شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اکبر مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اکبر مختاری »
گوش جان را باز کن و از خاک سرخ عینخوش که قصه شقایقهای پرپر را روایت میکند، بشنو. از شهیدی چون اکبر مختاری که در تاریخ دهم آبانماه سال 1339 در روستای دهچاهِ بخش پشتکوه، از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. درسهای اولیه چگونه زیستن را در کنار پدر و در محیط باصفای روستا فراگرفت. سپس برای کسب معرفت راهی دبستان عسجدی دهچاه شد. با مدرک قبولی پایان دوره ابتدایی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اکبر مختاری »
گوش جان را باز کن و از خاک سرخ عینخوش که قصه شقایقهای پرپر را روایت میکند، بشنو. از شهیدی چون اکبر مختاری که در تاریخ دهم آبانماه سال 1339 در روستای دهچاهِ بخش پشتکوه، از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی چشم به جهان گشود. درسهای اولیه چگونه زیستن را در کنار پدر و در محیط باصفای روستا فراگرفت. سپس برای کسب معرفت راهی دبستان عسجدی دهچاه شد. با مدرک قبولی پایان دوره ابتدایی، در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی مولازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی مولازاده »
فراموش نکنیم که سرافرازی و اقتدار ما در میان ملتهای جهان و عزت و سربلندیمان در میان مسلمانان مرهون آن سبز قامتانی است که در مقابل تجاوز و ستمگری همچون سرو آزاده ایستادند و هرگز خَم نگشتند. سرگرد شهید علی مولا زاده یکی از همان آزادگانی است که در سال ۱۳۱۸، در میان خانوادهای متوسط و متدین از شهروندان شهرستان نیریز، دیده به جهان گشود. روزهای زیبا و پرطراوت کودکی را در دامن پرمهر خانواده سپری نمود. برای آموختن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی مولازاده »
فراموش نکنیم که سرافرازی و اقتدار ما در میان ملتهای جهان و عزت و سربلندیمان در میان مسلمانان مرهون آن سبز قامتانی است که در مقابل تجاوز و ستمگری همچون سرو آزاده ایستادند و هرگز خَم نگشتند. سرگرد شهید علی مولا زاده یکی از همان آزادگانی است که در سال ۱۳۱۸، در میان خانوادهای متوسط و متدین از شهروندان شهرستان نیریز، دیده به جهان گشود. روزهای زیبا و پرطراوت کودکی را در دامن پرمهر خانواده سپری نمود. برای آموختن...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
اینک صحبت از شهیدی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش، نغمه زندگی را ساز کرد. به میمنت ورودش خانه را آذین بستند و با آغوشی گرم و مهربان پذیرایش شدند. به عشق سالار شهیدان نام زیبای «حسین» را در کنار اذان و اقامه در گوش وی زمزمه کردند. تحصیلات خود را در دبستان ششم بهمن با جدیت و تلاش فراوان آغاز کرد و بعد از دریافت مدرک پایان دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا(حمید) رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنان پرنده شدند و ز دسترس رفتند دفتر زندگی هر شهیدی را که میگشایی، در برگ برگ آن قصه عاشقی را باجان و دل میخوانی. قصه مجنونصفتانی که در پی لیلی، سر از پا نشناختند و بیمحابا بر آتشوآب زدند تا وصال محبوب را به دست آورند. ۱۳۳۸/۸/۲ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای روحانی و پیرو اهلبیت عصمت و طهارت...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لالههای زیبای دشتها را به رقص مستانه وامیداشت و بلبلان به ترانهسرایی در بوستانها میپرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانوادهای متدین و مذهبی با اولین گریههای خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایهسار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لالههای زیبای دشتها را به رقص مستانه وامیداشت و بلبلان به ترانهسرایی در بوستانها میپرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانوادهای متدین و مذهبی با اولین گریههای خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایهسار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید مسعود مسروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
27 بهمن 1339 پاکی و روشنایی چشمان مسعود، سرمای زمستان را در خانواده به گرما بدل کرد. آنها کودک نورسیده را در دامان پاک خود با محبت اهلبیت(ع) پرورش دادند. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان، و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر(عج) شهرستان نیریز با موفقیت به اتمام رساند. برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد، وارد دبیرستان احمد نیریزی شد. دوره دبیرستان برای مسعود، دوران تلاش و مبارزه بود. در این دوره با جلسات قرآن و کتابهای اندیشمندان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد مسعود مسروري »
27 بهمن 1339 پاکی و روشنایی چشمان مسعود، سرمای زمستان را در خانواده به گرما بدل کرد. آنها کودک نورسیده را در دامان پاک خود با محبت اهلبیت(ع) پرورش دادند. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان، و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر(عج) شهرستان نیریز با موفقیت به اتمام رساند. برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد، وارد دبیرستان احمد نیریزی شد. دوره دبیرستان برای مسعود، دوران تلاش و مبارزه بود. در این دوره با جلسات قرآن و کتابهای اندیشمندان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اسماعیل دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینهشان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجهجمالی نیریز، میان خانوادهای متدین شکفت و رایحه دلانگیزاش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حمید داوودی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حميد داوودي »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که بیپروا بر شعلههای شمع زدند و بال و پر را سوخته و خاکستر در دامان شمع پسندیدند. آنان که باد صباد خاکستر وجودشان را در هرکوی و برزنی پراکند، تا قاعدین چشم باز کنند و رسم زندگی کردن بیاموزند. عبد الحمید داوودی از تیره همان پروانگان بال سوخته بود که در 1344/6/24 در شهرستان نیریز، با گریه خود شادمانی و طراوت را میان خانواده مذهبی و متدین خود به ارمغان آورد....